رویکرد دیگر این سوال با تجزیه و تحلیل مستقیم فعالیت مغز مانند ERPs و MEG است. در این ادبیات معمولاً از نوازندگان و غیر موسیقیدانان خواسته می شود کارهای مختلف حرکتی ، ادراکی یا شناختی مانند تایپ کردن با انگشتان خود را انجام دهند ، یا گوش دادن یا ذخیره کردن / حفظ کردن موسیقی ، به منظور تمایز بین صداها ، یا درک هارمونیک ، تغییرات ملودیک یا ریتمیک (برای بررسی ، به پاتل ، 2008) مراجعه کنید. این ادبیات عظیم به تفصیل شرح داده نمی شود ، بلکه درعوض بر مطالعاتی که روی تأثیر تخصص موسیقی یا آموزش تمرکز دارند تأکید خواهد شد. به طور خاص بیشتر با موضوع آموزش موسیقی مرتبط است ، نتایج چندین مطالعه نشان داده است که فرآیندهای شنیداری ادراکی (منعکس شده توسط اجزای N1 و P2 ERP) توسط تخصص موسیقی یا آموزش اصلاح می شوند. در این زمینه ، فرآیندهای شناختی از طریق محصول فعالیت عصبی مشاهده می شود: برق. پاسخهای مغزی برقی دارای دامنه الکتریکی مثبت (P) و منفی (N) هستند که در نقاط خاص در زمان پردازش اتفاق می افتند (مثلاً ، در یک زمان مشخص پس از شروع پردازش). بنابراین ، اولین شکل موج منفی ساطع شده پس از شروع پردازش ، N1 نام دارد ، دومین آن N2 و غیره نامیده می شود. مربی و همکاران. (2003) مطالعاتی را با بزرگسالان و کودکان انجام داد ، که در آن آنها ERP ها را ضبط کردند و پس از آموزش موسیقی اصلاحاتی در این شکل موج یافتند.

همچنین نشان داده شده است که دامنه مولفه P2 هنگامی که افراد غیر موسیقی آموزشی برای تبعیض شنوایی آموزش می یابند ، افزایش می یابد (Tremblay et al.، 2001). شاهین و همکاران. (2003) دامنه وسعت این مؤلفه ها را در بین نوازندگان حرفه ای ، ویولن و نوازنده و پیانویست ها و در بین غیر موزیسین هایی که به طور منفعل گوش می کردند (هنگام خواندن روزنامه) با صداهای ویولن ، پیانو یا صدای خالص مقایسه کرد. نتایج نشان داد که دامنه اجزای P2 و N1 (در پاسخ به سه تیمبرس مختلف) در بین نوازندگان بیشتر از سایر نوازندگان بود. علاوه بر این ، توجه به این نکته مهم است که تجزیه و تحلیل منبع مکانی این مؤلفه ها نشان داد که در مکان های مختلفی در قشر شنوایی ثانویه و در گوروس موقتی برتر قرار داشتند. این نتایج نشان می دهد که تخصص موسیقی پردازش شنوایی را در هر دو سطح عملکردی و ساختاری تغییر می دهد.

آزمایش دیگری که توسط گروه مربی انجام شده است ، همین مؤلفه ها را با کودکان مورد مطالعه قرار داده است. مربی و همکاران. (2003) کودکان 4 تا 5 ساله را که با روش آموزش موسیقی سوسوکی آموزش دیده یا نبودند ، مقایسه کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که اجزای P1 ، N1 و P2 در کودکانی که تجربه موسیقی داشتند ، افزایش یافته و دامنه قطعه P2 با توجه به ساز موسیقی (پیانو) که توسط کودکان پخش می شود ، افزایش یافته است. سرانجام ، فوجیوکا و همکاران. (2006) کودکان 4 تا 6 ساله را که دارای درس های موسیقی سوزوکی بودند ، چهار بار در طول یک سال با استفاده از روش MEG تست کرد. آنها دریافتند که یک جزء مغناطیسی ، N250m ، با استفاده از زنگ های ویولن در کودکان آموزش دیده موسیقی نسبت به کودکان بی آموزش افزایش یافته است. این مطالعه نشان می دهد که آموزش موسیقی می تواند پردازش شنوایی مغز را خیلی سریع و در طی یک دوره یک ساله اصلاح کند. با این حال ، از آنجا که در این آزمایش برخی از عوامل کنترل نشده بودند ، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که اختلافات از قبل موجود بین کودکان و همچنین تفاوت در تحریک شناختی و انگیزه بین گروه ها ، هنوز هم می تواند این یافته را به خود اختصاص دهد.
مطالعات دیگر نشان داده اند که جنبه های اضافی پردازش شنوایی توسط تخصص موسیقی یا آموزش اصلاح شده است (شاهین و همکاران ، 2007). به ویژه ، لاپ و همکاران. (2008) این یافته ها را با نشان دادن اینکه آموزش موسیقی می تواند بر درک همزمان چندین روش حسی تأثیر بگذارد ، تقویت کرد: شنوایی ، تصویری ، احساس حسی و همچنین سیستم حرکتی. آنها این فرضیه را آزمایش کردند که آموزش موسیقی شامل انعطاف پذیری مغزی چندمجهی با استفاده از منفی عدم تطابق موسیقی (MMN) از اندازه گیری مغناطیسسفالوگرافی قبل و بعد از آموزش موسیقی است. عدم تطابق عدم تطابق یک فرآیند مغز است که پس از تغییر نادر در دنباله ای از صداهای یکسان اتفاق می افتد (به عنوان مثال ، یک دنباله عجیب و غریب). به عنوان مثال ، یک صدای نادر (BOP) منحصر به فرد منحصر به فرد را می توان در میان یک سری از صداهای مکرر استاندارد (بوق) متوقف کرد (به عنوان مثال ، بوق BOP بوق بوق بوق بوق BOP BOP بوق بوق بوق بوق بوق بوق بوق BOP بوق BOP). صدای انحرافی می تواند در یک یا چند ویژگی ادراکی مانند زمین ، مدت زمان یا بلند بودن با استانداردها متفاوت باشد. لاپ و همکاران (2008) در طی یک دوره دو هفته ای دو گروه از غیر موزیسین ها را آموزش داد. یک گروه — سنسور-شنوایی (شنوایی) شنیده شده است که دنباله موسیقی را روی پیانو اجرا کند ، در حالی که گروه دیگر - شنوایی (A) - درباره موسیقی که توسط شرکت کنندگان در گروه SA پخش شده بود گوش فرا دادند و داوری کردند. نتایج نشان داد که پاسخ قشر متفاوتی پس از آموزش در گروههای SA و A مشاهده شد. به طور خاص ، گروه SA افزایش قابل توجهی از MMNm را پس از آموزش در مقایسه با گروه A نشان داد. این نشان دهنده افزایش بیشتر نمایش های موسیقی در طلا است