موسیقی و زبان ویژگی های بسیاری دارند. پیوند بارز این است که هر دو فعالیت در سطح شنوایی اتفاق می افتد ، اما بسیاری از مطالعات نشان می دهد رابطه ای در سطوح دیگر نیز وجود دارد ، مانند سطح نحو و هارمونی یا معنایی و ملودی (برای بررسی ، به پاتل ، 2008 مراجعه کنید). به عنوان مثال ، یافته اخیر حاکی از ارتباط بین زبان و موسیقی در سطح معنایی و نحوی است. استینبیس و کولس (2008) الگوهای حل تنش هارمونیک را مورد مطالعه قرار دادند. این نوع الگوها مدتهاست که فرض می شود که برای شنوندگان آشنا با موسیقی غربی معنی دارد. حتی اگر نشان داده شده است که قطعات موسیقی به طور خاص انتخاب شده می توانند مفاهیم معناداری باشند ، اما شواهد تجربی به نفع چنین مسیری معنایی کاملاً مشخص نبوده است. نتایج نشان داد که دو پتانسیل مربوط به رویداد در پاسخ به نقض انتظار هارمونیک neg منفی زودرس قدامی راست (ERAN) و N500 — می تواند به طور سیستماتیک با ارائه مطالب زبانی همزمان که حاوی هم نقض نحوی یا معنایی است ، تعدیل شود. در حالی که ERAN فقط هنگامی که همزمان با یک نقض زبان نحوی و نه با یک نقض زبان معنایی ارائه شود ، کاهش می یابد ، این الگوی برای N500 معکوس شد.این یافته ها ارتباط خاصی بین زبان و موسیقی از طریق پردازش معنایی و نحوی نشان می دهد ، اما مطالعات دیگر نیز بر پیوندهای مختلفی مانند حافظه کاری تأکید دارند. در مقاله ای که در Nature منتشر شده است ، Chan et al. (1998) فرضیه خاصی را در مورد انتقال یادگیری بین موسیقی و حافظه کلامی آزمایش کرد. براساس نتایج حاصل از نشان دادن این که PLUMUMUMALUMALUM موسیقی در مقایسه با غیر موزیسین ها بیشتر از موسیقی است (Schlaug et al.، 1995a) و با توجه به ارتباط این منطقه از مغز و حافظه کلامی ، این نویسندگان فرض کردند که موسیقی دان ها حافظه کلامی بهتری نسبت به غیر موزیسین ها ، در حالی که حافظه بصری آنها ، که به همان مناطق مغز نیاز ندارند ، متفاوت نخواهد بود. نتایج این تحقیق با شصت دانش آموز (30 نوازنده و 30 غیر موسیقیدان) این فرضیه را تأیید کرد. بنابراین تغییراتی در سازماندهی نواحی قشر مغز در قشر موقت چپ موسیقیدانان ممکن است سطح عملکرد در کارهایی مانند حافظه کلامی را بهبود بخشد. با این حال ، این نتایج به طور واضح نشان ندادند که آموزش موسیقی تنها عاملی است که باعث بهبود سطح عملکرد در حافظه کلامی می شود. به عنوان مثال رشد فرهنگی - اجتماعی دانش آموزان دارای آموزش موسیقی بدون و بدون آن ، در این مطالعه کنترل نشده بود و تعداد سالهای تحصیلات در هر دو گروه معادل نبود (شلنبرگ ، 2001)

 

حتی اگر این مطالعات دارای موضوعات روش شناختی باشد ، منطقی به نظر می رسد که آنها در مسیری جالب در تحقیقات - یعنی ارتباط حافظه بین موسیقی و زبان یا پردازش مشترک جهانی بین موسیقی و زبان - باز می کنند. Koelsch و Jentschke (2008) اخیراً رابطه ای بین موسیقی و پردازش حافظه نشان دادند. آنها با استفاده از سیستم عصبی عملکردی (fMRI) ، حافظه کاری را برای اطلاعات کلامی و تنشی هنگام تمرین و سرکوب مفصل ران مورد مطالعه قرار دادند. رشته هایی از چهار هجا خوانی به غیر از نوازندگان با هدف به خاطر سپردن قطعات (اطلاعات تونی) یا هجا (اطلاعات لفظی) به غیر موزیسین ها ارائه شدند. نتایج نشان داد فعال سازی در قشر پیشرو بطن بطن مرکزی (تجاوز به ناحیه Broca) ، قشر پیشرونده پشتی ، پلاسم تمپورال ، لوب پاریتالی تحتانی ، انسولین قدامی ، ساختارهای زیر قشر (گانگلیون پایه و تالاموس) و همچنین مخچه برای تمرین کلامی ، مانند و همچنین از اطلاعات تنشی این یافته ها حاکی از آن است که هم تمرین اطلاعات کلامی و هم به معنی تنال ، و هم چنین ذخیره اطلاعات کلامی و تنشی ، به همپوشانی شبکه های عصبی وابسته است. این شبکه ها تا حدودی متشکل از مدارهای مرتبط با حسگر هستند ، که منابعی برای نمایش و نگهداری اطلاعات فراهم می کنند ، و برای تولید گفتار و آهنگ بسیار قابل توجه هستند.

به طور خلاصه ، این یافته ها حاکی از ارتباط تنگاتنگی بین موسیقی و زبان در سطح حسی و شناختی است. به نظر می رسد موسیقی و زبان از نظر اشتراک منابع بی نظیر هستند. توضیح منطقی برای این امر این است که "منابع عملکردی خاص برای پردازش مورد نیاز در هر دو حوزه را ارائه می دهند" (پاتل ، آینده). علاوه بر این ، آنها همچنین تأثیر موسیقی بر پردازش زبان و ساختارهای مغز درگیر در پردازش زبان را نشان می دهند. این تأثیرات همچنین به ما اجازه می دهد تا از تأثیرات تغذیه ای برخوردار شویم. این نوع تأثیر می تواند تأثیر مستقیمی بر همان مهارت شناختی داشته باشد ، اما همچنین می تواند با تغییر فرآیند در سایر مهارت های شناختی ، تأثیر غیرمستقیم داشته باشد. با این حال ، برای روشن کردن تأثیرات تغذیه ، مطالعات بیشتری لازم است.
نتیجه
در این بررسی سعی شده است تا نتایج و نتیجه گیری های رفتاری و علوم عصبی موجود در ادبیات کنونی مربوط به تأثیر آموزش موسیقی یا تخصص در شناخت ، جمع شود. همانطور که در داخل دیدیم

منبع : 

http://music-tracks.ir/


http://music-night.ir/
 

http://song-taraneh.ir/

 

http://music-iranian.ir/
 

http://mamootmusic.ir/

http://musics-nice.ir/

http://musictesoo.ir/


http://nilataraneh.ir/

http://sandalmusic.ir/


http://likemusics.ir/

http://music-royal.ir/